رفته......
سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران
خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟کجاست؟
صدفی در دریا است؟
نوری از روزنه فرداهاست؟
یا خدایی است که از روز ازل پنهان است؟
بارها آمد و رفت
بارها انسان شد
وبشر هیچ ندانست که بود
خود اوهم به یقین آگه نیست
چون نمی داند کیست
چون ندانست کجاست چون ندارد خبر از خود که خداست
قیصر امین پور
مادرممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
" مادرم ".....
مرا ببخش
دردِ بدنم بهانه بود ،
کسي رهايم کرده
که صداي بلند گريه ام
اشک هايت را درآورد ...
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:مرسی گلــــــــــــــــــــــم
همیشه توان این را داشته باش تا از کسی یا چیزی که آزارت می
دهد به راحتی دل بکنی.
هیچ راهی بدون پیچ و بی خطر نیست.باید بدانید که پیچهای جاده
آخر جاده نیستند مگر این که خودت نپیچی.